بازگشت غیرمنتظره
مادرم سر من فریاد کشید و من که هنوز خواب بودم سعی کردم بفهمم چه اتفاقی افتاده است. موهای ژولیده و لباس خواب ساده از اضطراب او حکایت میکرد. معلوم شد بابام برگشته ملاقات با او در غیر منتظره ترین لحظه اتفاق افتاد، زمانی که من کاملا آماده نبودم.به گفته مادرم، من نامه ای به پدرم نوشتم و او انتظار چنین اتفاقاتی را نداشت. من وقت نداشتم به او در مورد تمایل من برای برقراری ارتباط با پدرم بگویم، و اکنون مشخص شد که او خودش آن را آموخته است.
وقتی وارد اتاق شدم، مردی را در آنجا دیدم. او پدری بلند قد و خسته با موهای ژولیده بود. حضورش احساسات متفاوتی به من داد. مدتی بود او را ندیده بودم و نمیدانستم در حضور او چگونه رفتار کنم.
مادر او را معرفی کرد و ما گفتگو را ادامه دادیم. من ناراحت شدم که او ناگهان بدون هشدار ظاهر شد. من فقط لباس زیرم را پوشیده بودم و جلوی او خجالت میکشیدم.
در حین مسواک زدن، به این فکر میکردم که چطور با پدرم کنار بیایم. ما هرگز واقعاً اجتماعی نبودیم و اکنون در حضور او احساس دست و پا چلفتی می کردم.
تصمیم گرفتیم برای صحبت به یک رستوران برویم. در طول ناهار، پدرم سعی کرد همه چیز را صاف کند، اما من هوشیار بودم و در گفتگو خیلی صریح نبودم. من با احساسات مخلوط در مورد بازگشت او و نگرش من نسبت به او مشغول بودم.
بعد از ناهار، در شهر قدم زدیم و درباره گذشته و حال صحبت کردیم. برای من سخت بود که احساساتم را حل کنم و با پدرم صحبت کنم، اما سعی کردم آرام باشم.
وقتی به خانه رسیدیم، مادر خیلی عصبانی بود. اون هر دوي ما رو متهم کرد که بدون اطلاع اون انتخاب کرديم همديگه رو ببينيم من ناراحت شدم و در مقابل او احساس گناه کردم.
در نتیجه، ملاقات با پدرم تبدیل به یک رویداد استرس زا و ناخوشایند برای من شد. نمیدانستم چگونه با او رفتار کنم یا چگونه این وضعیت جدید را اداره کنم.
در طول پیاده روی ما در اطراف شهر، سعی کردم فاصله خاصی را با پدرم حفظ کنم، اما او به وضوح سعی در برقراری ارتباط داشت. ظهور ناگهانی او و تلاش برای نزدیک شدن باعث بی اعتمادی و عدم اطمینان من شد. نمیدانستم بعد از این غیبت طولانی چقدر میتوانم به او اعتماد کنم و قلبم را باز کنم.
در خانه، سعی کردم با مادرم آشتی کنم، اما او مصمم بود. خشم و رنجش او فروکش نکرد و متوجه شدم که ملاقاتم با پدرم فقط نزاع خانوادگی را تشدید کرد.
بعدها، وقتی تنها بودم، متوجه شدم که احساساتم نسبت به پدرم پیچیده و متناقض بود. از یک طرف، من احساس تمایل به شناختن او بهتر و بازگرداندن روابط، و از سوی دیگر، من احساس ناراحتی و ناامیدی به دلیل عدم حضور او در زندگی من.
فهمیدم که برای ادامه دادن، باید احساساتم را برطرف کنم و نگرش خودم را نسبت به پدرم توسعه دهم. شاید برای خانواده ما مفید باشد که اختلافات انباشته شده را حل کند و صلح و هماهنگی پیدا کند.
بنابراین، ملاقات با پدرم یک نقطه عطف برای من بود، که باعث شد من در مورد روابط خانوادگی و احساسات شخصی ام فکر کنم. در حالی که اکنون همه چیز پیچیده و گیج کننده به نظر می رسد، امیدوارم که در آینده بتوانیم زمینه مشترکی پیدا کنیم و با گذشته کنار بیاییم تا با هم به جلو برویم.
02.05.2024
نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
ثبت نظر
قلبها را تسخیر میکند
قیمت: 10.93 USD

مرد 100٪ سری الکساندر Zotov راز بالا است
قیمت: 4.65 USD

کتاب بین دو نور چرا ما هنوز بین کار و خانواده با آن انتخاب می کنیم. آنا ماری کشتار
قیمت: 8.79 USD

راهنمای دنیای رشد برای بچه ها: تغییرات در بدن، احساسات و مثبت بودن بدن
قیمت: 8.79 USD

کتاب ستارگان سمنوف آندری زلینسکی
قیمت: 10.80 USD

کتاب کمیک فقط من یک سطح جدید را. دوره 2
قیمت: 5.28 USD

کتاب علم برای روح یادداشت های ریچارد داوکینز
بازیگران تئاتر و سینما

دانیل سائولی

روفوس سوول

واکین فینیکس

جیم نورتون

جان تنی

فرانکو نرو
همچنین بخوانید