0
دنیای کودکان در انتخاب
کتاب کوچکی است. مخالف + برچسب کودک
کتاب کوچکی است. خطوط + برچسب کودک
کتاب کوچکی است. ماجراهای من + بچه تابلوچسبها
کتاب برچسب هوشمند. ارقام 4 +
کتاب کوچکی است. مطالعه اعداد + برچسب برای بچه ها
کتاب برچسب هوشمند. رنگ ها 3 +
کتاب کوچکی است. منطق + برچسب کودک
کتاب کوچکی است. اسباب بازی های من + بچه تابلوچسبها
برچسب های هوشمند فرم ها 2 +
کتاب کوچکی است. دوستان من + برچسب کودک
سفر تابلوچسبها کتاب. در دنیای فرم های 2 +
کتاب کوچکی است. رنگ + برچسب کودک
صفحه اصلی / داستان ها

در نقطه تفنگ ماه کامل

در ساحل جزیره، با شن و ماسه، که به نظر می رسید گرمای خورشید را ذخیره می کرد، دراز کشید. نگاه او در فضای بی پایان دریا ثابت شده است، جایی که امواج با زمزمه ریتمیک در ساحل سقوط کردند. این مکان را به او نشان داد. این جزیره کوچک، گمشده و در نقشه ها مشخص نشده بود، اما برای ملوانان به دلیل صخره های پنهان زیر آب، که بسیاری از کشتی ها را به طرز وحشتناکی نابود کرد، خطر جدی بود. بنابراین جای تعجب نیست که او اغلب به اینجا آمده است. با این وجود، با توسعه تکنولوژی، سفرهای او کمتر و کمتر شد. با این حال، او به خصوص دریا را دوست نداشت، اغلب او را دور زد. بیشتر وقتش را اینجا میگذراند. او به ندرت به دریا میرفت.

دریا، با موج و جزر ابدی خود، به او کمک کرد تا آرام شود. و حالا به شدت به آن نیاز داشت. چیزی که اتفاق افتاد هنوز مثل یک سایه با او بود و او سعی کرد بهبود یابد. ترس در چشمانش درخشید. شايد اون دعوا بهش صدمه زده ؟ و اگر اینطور باشد، شاید حالا مثل اونو نازا باشد ؟ او آسیب خود را در شرایط مشابه دریافت کرد. اما او این افکار را دفع کرد، می ترسید که در مورد آن فکر کند.

و سپس، در افکار او، فکر مردم و شرارت آنها نفوذ کرد. آنها، مانند شکارچیان، زندگی دیگران را قطع کردند، مانند یک شبکه، کوتاه و محو شدن. و چقدر بیرحمانه خشم خود را نثار کسانی کردند که برای مدتی طولانی تحمل کرده بودند. واقعا ترسناک بود.

حالا چه ربطی به داشا داره ؟ بعد از چیزی که دید، به سختی می خواست چنین چیزی را امتحان کند. او دیگر تمایلی به توافق نداشت، و اکنون شک و تردید او فقط تشدید شد. چگونه او را متقاعد کنیم ؟ پیشنهاد او غیر معمول بود، حتی برای آنها. اگر این اتفاق افتاده بود، آسانتر بود. به تازگی، او ابراز تمایل به سفر، اما تنها این فرصت را ندارد. من نمی دانستم که هیچ کس به اندازه او سفر نمی کند. بايد بهش بگم.

اونو آرام و نامحسوس، مثل همیشه، نزدیک شد، نشسته بر شن و ماسه در کنار او، با مهربانی او را در آغوش گرفت. عشق او به دریا بسیار زیاد بود، به ویژه پس از سیاره خالی او. در دریا، او چیزی پیدا کرد که او را در حالت خلسه غوطه ور کرد. میتوانست ساعتها بنشیند و به دوردست خیره شود. اما وظایف اجازه ندادند که خیلی طول بکشد.

به آرامی انگشتان زیبایش را نوازش کرد. محبت او چیزی باور نکردنی بود که او قدردانی کرد. «حالت خوبه ؟» اونو با صدایی آهنگین و ملایم مثل همیشه پرسید «تا کنون، بله،» او پاسخ داد. «من امیدوارم،» Ono ادامه داد. نمیفهمم از چی میترسی. کشتن من غيرممکنه. «این در مورد آن نیست،» داستان

همین کار را کرد. «بیایید یک کودک داشته باشیم،» اونو ناگهان پیشنهاد کرد. "پسر. خيلي احساس تنهايي ميکنم تقریبا همیشه بیرون هستید. کودک را دوست خواهم داشت و از او مراقبت خواهم کرد. «دیگر ما را دوست نداری ؟» پرسید. "چرا که نه. منم دوستت دارم «اما کمتر از قبل ؟» "نه، البته که نه. فقط دلم برات تنگ شده من محبت استفاده نشده زیادی دارم. «چرا پسر ؟ « تو دیگر سکس را دوست نداری ؟" "البته که میخواهم. فقط، ميدونم، تو به يه پسر نياز داري. با عرض پوزش، من تصمیم نگرفته ام که چه جنسیتی فرزند من خواهد بود. «بسیار خوب، تصمیم بگیرید»

چرا پرسید ؟ هنوز هم می ترسید که به دلیل ناباروری جزئی او فرزندی نخواهند داشت. اما در مورد عشق چطور ؟ آیا می توانید کسی را که دوست دارید ترک کنید ؟ مثل فرشتهای بود که گوشههای تیز میانشان را صاف میکرد. با این حال، او نمیتوانست کمک کند اما متوجه شد که اونو به طور فزاینده ای شروع به تحریک آنها کرد. ترسیده بود. «برخی از گشت و گذار عجیب و غریب امروز،» اونو اظهار داشت. «من تعجب می کنم که چرا ؟» «ماه کامل،» او پاسخ داد. "ماه بر جزر و مد تاثیر می گذارد، آب را به سمت خود می کشد. و همچنین بر موج سواری تاثیر می گذارد، فقط خیلی قابل توجه نیست. ماه کامل افراد عجیبی را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین، مردم فکر می کنند که در این زمان نیروهای شر در حال افزایش است. اگرچه، به نظر من، مردم نیروی اصلی شرارت هستند. آنها دوباره همدیگر را در آغوش گرفتند، روی شنها نشستند و به نجوای دریا گوش دادند.

هر موج، پشت سر هم، به نظر می رسید با عقل قرون و اسرار اسرار آمیز که آنها را بارها و بارها به این مکان منزوی کشاند. در آن لحظه، هر دو احساس نزدیکی خاصی کردند، انگار که کل جهان در آغوش آنها یخ زده بود و دریا تنها شاهد ارتباط غیرقابل مقاومت آنها بود.

اما حتی در این سریال، فکر کردن در مورد گوشه های تیز رابطه آنها او را ترک نکرد. او در مورد پیشنهاد او برای داشتن یک کودک فکر کرد. پسر جون. این پیشنهاد به نظرش غیرمنتظره و بسیار عجولانه بود. او مطمئن نبود که آیا او برای مادر شدن آماده است، به ویژه در این شرایط که زندگی آنها بسیار خطرناک و نامطمئن بود. اما حتی بیشتر از آن، او نگران بود که اونو بدون رضایت او پیشنهاد داد، مثل اینکه تصمیم گیری برای هر دو.

سرنوشت کودک نباید موضوع ساده چانه زنی در رابطه آنها باشد. او احساس کرد که هر دو باید با دقت بیشتری بحث کنند، تمام عواقب را در نظر بگیرند و با احترام به احساسات و خواسته های یکدیگر تصمیم بگیرند.

او او را کمی تنگ تر نگه داشت، به طوری که می توانست آنها را از تمام عدم اطمینان و خطراتی که می توانست در انتظار آنها باشد محافظت کند. اما در آن لحظه متوجه شد که خطرات فقط بیرونی نیستند. جنگ های داخلی و شک و تردید می تواند ویران کننده ترین باشد.

اما با هم، زیر نور ماه، قوی بودند. آنها با چیزی عمیق تر از احساسات مرتبط بودند. آنها با رشتههای نامرئی تفاهم و همدلی به هم متصل بودند که آنها را جداییناپذیر میکرد. و در این شبکه نامرئی، در آغوش آنها، آنها می توانند راحتی و امید به آینده را پیدا کنند.

آنها ساکت نشستند و از لحظهای لذت بردند که به نظر میرسید در زمان متوقف شود و میدانستند که با وجود تمام مشکلات، میتوانند با هم بر آنها غلبه کنند. و تحت نور ماه کامل، آنها در آنجا باقی ماندند، مانند سنگ های قوی که در برابر امواج بی پایان زمان مقاومت می کردند، در آغوش گرفتند.

نور ماه بر چهرههایشان میتابید، گویی در این لحظهی آزمایش به آنها مهربانی و آرامش میبخشید. قلب آنها هماهنگ با هم ضرب و شتم، ایجاد یک آهنگ عشق است که صدای بلندتر از هر سر و صدا از دریا.

او تصمیم گرفت که آنها نیاز به صحبت در مورد همه چیز که آنها را ناراحت. بحث کنید که چه برنامه هایی برای آینده دارند، چگونه خود را در این دنیا می بینند و چه ارزش هایی برای آنها مهم است. پس از همه، آنها نه تنها دوست، بلکه دوستان، متحدان، آماده حمایت از یکدیگر در هر شرایطی بودند.

او به او تبدیل شد، چشمانش به او رسید، و آنها بدون کلمات یکدیگر را درک کردند. ارتباط آنها عمیق تر از صحبت کردن و بغل کردن بود. آنها یکدیگر را در سطح روحی احساس می کردند که جایی برای دروغ و خیانت وجود نداشت.

و سپس، در زیر نور ماه، آنها شروع به صحبت کردند. در مورد ترس ها و امیدهای آنها صحبت کنید، آنچه که آنها مایل به پذیرش از یکدیگر هستند، و اینکه چگونه آینده خود را با هم می بینند. گفتگوی آنها صریح و صادقانه بود، گویی هر کلمه آنها را به درک یکدیگر نزدیکتر میکرد.

آنها متوجه شدند که آینده ممکن است نامشخص و پر از چالش باشد، اما آنها آماده هستند تا با هم از آن عبور کنند. عشق آنها قدرت آنها بود و آنها می دانستند که اگر با هم باشند می توانند بر همه موانع غلبه کنند.

زیر نور ماه، آنها دوباره یکدیگر را در آغوش گرفتند، گویی تصمیم خود را برای با هم بودن با وجود همه چیز تأیید می کردند. قلبشان هماهنگ با هم می تپد، در آن لحظه می دانستند که عشقشان ستاره راهنمای آنها در این دریای آشفته زندگی خواهد بود.

آغوش آنها مانند پناهگاه از همه طوفان ها و آب و هوای بد است که می تواند در انتظار آنها در مسیر خود باشد. زیر نور ماه، آنها احساس شکستناپذیری میکردند، آماده برای نبرد با هر مانعی که مقدر بود بر آن غلبه کنند.

با هر لحظه ای که با هم گذراندند، پیوند خود را تقویت کردند، مانند سنگی که در معرض جزر و مد دریا قرار دارد و تنها در طول زمان قوی تر می شود. عشق آنها مانند شعله ای ابدی بود، خاموش نشدنی و درخشان در تاریکی.

آنها تصمیم گرفتند که پس از بحث دقیق و با توجه به نظرات یکدیگر، می توانند با هم تصمیم بگیرند. قدرت آنها در با هم بودن آنها بود، در توانایی آنها برای حمایت و الهام بخشیدن به یکدیگر، حتی در سخت ترین زمان ها.

در زیر نور ماه، آنها به یکدیگر قول دادند که مهم نیست که آینده چه اتفاقی می افتد، آنها ایستاده اند، آماده اند تا بر تمام موانعی که باید غلبه کنند غلبه کنند. عشق آنها سنگر آنها بود، و آنها می دانستند که با هم می توانند از طریق تمام آزمایشات که باید با آن روبرو شوند، عبور کنند.

29.04.2024

نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
ثبت نظر
برای ثبت نظر، لطفاً [وارد شوید]


0 / حداقل: 70 حداکثر: 200 کاراکتر




قلب‌ها را تسخیر می‌کند
قیمت: 8.79 USD
رمزگشایی کتاب
رمزگشایی کتاب
قیمت: 5.53 USD
کتاب سرگرم کننده شبیه ساز. 8-9 سال از اسرار نشان داد که توسط مافیای سرخ، و نه تنها
کتاب سرگرم کننده شبیه ساز. 8-9 سال از اسرار نشان داد که توسط مافیای سرخ، و نه تنها
قیمت: 4.14 USD
کتاب ظهور روبات ها تکنیک و تهدید بیکاری در آینده مارتین فورد
کتاب ظهور روبات ها تکنیک و تهدید بیکاری در آینده مارتین فورد
قیمت: 10.80 USD
کتاب 3 زگیل در بازی. بوداپست سقف ناتالیا Matolinec فانتزی
کتاب 3 زگیل در بازی. بوداپست سقف ناتالیا Matolinec فانتزی
قیمت: 12.53 USD
کتاب یدکی. خاطرات شاهزاده هری (جلد سخت)
کتاب یدکی. خاطرات شاهزاده هری (جلد سخت)
قیمت: 6.28 USD
کتاب آخرین کاملیا سارا گیو
کتاب آخرین کاملیا سارا گیو
بازیگران تئاتر و سینما
لورن کوهن
لورن کوهن
کریستوفر لوید
کریستوفر لوید
لوکاس کالچشتاین
لوکاس کالچشتاین
مانوئل رولفو
مانوئل رولفو
بری دنن
بری دنن
سیان کلیفورد
سیان کلیفورد
همچنین بخوانید