بازی های قدرت
صبح زود تصمیم گرفتم به خانه برگردم تا با ناتل ملاقات نکنم که طبق معمول سعی داشت در امور ما دخالت کند. دوست دخترم ژنیا برای امتحانات آماده میشد و نمیخواستم او را از تمرکز روی درسهایش بازدارم. او در مورد برنامه های آینده خود بسیار محتاط بوده است و حتی از به اشتراک گذاشتن ابتدایی ترین اطلاعات در مورد برنامه های درسی خود خودداری می کند.وقتی به خانه رسیدم، کسی را در اتاق نشیمن یا آشپزخانه ندیدم. مکالمه بین مادرم و ناتل را در بالکن شنیدم و تصمیم گرفتم مکالمه آنها را بشنوم. ناتل به وضوح شک و تردید خود را در مورد انتخاب من در شخص ژنیا بیان کرد و به سن و وضعیت او اشاره کرد. مادرم به او توصیه کرد که مراقب باشد که آیندهاش را با کسی که فکر نمیکرد انتظارات را برآورده کند، به خطر نیندازد.
من نتوانستم خشم خود را مهار کنم و در گفتگو دخالت کردم و نارضایتی خود را از چنین نظراتی ابراز کردم. با این حال، مادرم تصمیم گرفت از ناتل حمایت کند، که من را ناامید کرد و احساس خیانت کرد. تصمیم گرفتم آنها را ترک کنم و به ژنیا بروم، احساس افسردگی و دست کم گرفتن در خانواده خودم.
متاسفم که خانه را ترک کردم، اما تصمیم گرفتم فقط وسایل ضروری را با خودم ببرم، از ترس اینکه مادرم ممکن است وسایلم را دور بریزد. راهآهن من، که سرگرمی من بود، آخرین چیزی بود که میخواستم از دست بدهم و امیدوار بودم که دست نخورده باقی بماند.
وقتی به ژنیا آمدم، آنچه را که در بالکن شنیده بودم به او گفتم. او با درک به من گوش داد، اما چهرهاش ابراز نگرانی میکرد. ما در مورد وضعیت بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مهم است که با وجود فشارهای خارجی و شک و تردید دیگران، در تصمیمات ما قاطع باشیم.
غروب وقتی به خانه رسیدم، متوجه شدم که مادرم و ناتل رفتهاند. به نظر نمیرسید متوجه غیبت من شده باشند. نفس راحتی کشیدم، اما در عین حال ناامید شدم که خانواده ام به راحتی بدون من بودند.
خودم را جمع و جور کردم، تصمیم گرفتم احساسات و اعمالم را مرتب کنم. من آگاه بودم که واکنش من به وضعیت ناتل و مادرم عاطفی و خود به خودی بود و من نیاز به پیدا کردن راه هایی برای کنترل احساساتم در چنین شرایطی داشتم.
آن شب گفتگویی طولانی با ژنیا درباره رابطهمان، برنامههایمان برای آینده و اینکه چگونه میتوانیم در لحظات دشوار از یکدیگر حمایت کنیم ترتیب دادم. این گفتگو به من کمک کرد تا در تصمیماتم اعتماد به نفس و ثبات بیشتری داشته باشم.
هر روز متوجه شدم که قدرت و حمایت واقعی در رابطه ما و نحوه ارتباط ما با یکدیگر است. من در ژنیا حمایت و درک را پیدا کردم که به من کمک کرد تا لحظات سختی را در زندگی ام غلبه کنم.
بنابراین در حالی که فتنه های خانوادگی و فشارهای خارجی می تواند دشوار باشد، من قدرت و عزم خود را برای رفتن به جلو، ساختن سرنوشت خود و تصمیم گیری هایی که با ارزش ها و اعتقادات من منطبق است، پیدا کرده ام.
30.04.2024
نظرات
هیچ نظری وجود ندارد.
ثبت نظر
قلبها را تسخیر میکند
قیمت: 2.99 USD

تعطیلات اروپا: نوت بوک تابستانی. من تحکیم آنچه که من برای درجه 2 مورد مطالعه
قیمت: 8.79 USD

تعطیلات وجود دارد. درباره کریسمس، سنت نیکلاس و سنت های سال نو در جهان
قیمت: 4.77 USD

کتاب درسی بدون تاریکی نمرات خوب بدون درد و رنج غیر ضروری
قیمت: 4.27 USD

کتاب داستان های نجات کتاب 6. همستر فراری
قیمت: 8.54 USD

کتابی برای کودکان تحت فشار علم استرس
قیمت: 5.28 USD

کتاب استراتژی برد-برد
بازیگران تئاتر و سینما

جیسون موموآ

جاناتان سفران فوئر

کیت ریچاردز

گراهام بکل

فرانسوا کلوز

سیمون ری
همچنین بخوانید